جمعه 4 تير 1395 |
یا رب العالمین
نمی شود که دید را نادید کرد
می شود که شنیده را ناشنید کرد
شنیدن کی بود مانند دیدن!
پس شنیدن در ضمیر خود یک دست کهنه است حداقل
و دیدن در ضمیر خود همیشه تازه است.
وقتی خبری شنیده میشود در خود دست بدست شدن دارد
دیدن نمی تواند دست بدست شود.
البته اگر دیدن مستقیم باشد!
وگر نه دیدن غیر مستقیم و دیدن از ابزار دیگر آن مفهوم دیدن را که ما قصد کردیم ندارد
مثال دیدم که فلانی در کوچه بود.
این یعنی با چشم خودم بدون واسطه دیدم
حالا بگو از طریق آیفون دیدم که فلانی در کوچه بود.
اینجا دیگر مفهوم قبلی را نمی توان درک کرد.
اگر شما بعنوان شاهد در دادگاه حاضر شوی می توانی اولی را شاهد گرفت اما دومی دیگر هزار ویک ایراد در شهادت است.
خودم دیدم در تلویزیون که مردی هندی ماری را از دهان وارد کرد و از بینی خارج، اگر کلمه تلویزیون را حذف کنیم برای شما ارزش دیدن این فرد چقدر عوض می شود؟
اگر عوض شدن این کلمه در شما تغییر ارزش میدهد میتوان گفت که این دیدن با دیدن مستقیم فرق دارد.
در اولی چون یک واسطه جاریست دیگر درستی سخن گوینده و دیدن فرد ملاک قرار نمیگیرد چون واسطه می تواند چنین نشان داده باشد که گوینده میگوید
هرچند که این دیدن خیلی قویتر از شنیدن است چون خیلی قوی است پس دیدن محسوب شود نه اعتبار واسطه ایجاد تسلسل میکند که سند ضعیف خواهد شد
در دادگاه وقتی شاهد می خواهند یعنی کسی که مستقیم دیده است
من دیدم که او به فلانی ناسزا گفت.
قضاوت سخن بدگویی او به فلانی از طریق شنیدن حاصل میشود اما اگر این شنیدن همراه دیدن نباشد قابل اسناد نیست. یعنی شاهد اگر بوی شنیده،سنخنی شنیده، چیزی را لمس کرده و... همراه دیدن نباشد قابل اعتناء نیست چرا که ما به شاهد نیاز داریم و شهادت یک پایش دیدن است و اگر این دیدن حاصل نشود شهادت مفهوم ندارد
پس توجه کردیم که کلمه شاهد یعنی گواه کسی است که خود دیده و بدون واسطه است
این مقدمه ای بود بر اینکه در روز قیامت بر همه اعمال ما شاهد وجود دارد آنهم نه یکی حداقل 7شاهد را نام میبرند.
باید توجه کرد که این شاهدین منظور دیدن مستقیم است بدون واسطه اند.
یعنی در دادگاه آخرت شاهدینی شهادت میدهند که مو لای درزش نمیرود و دادگاهی است که سریع بحساب میرسد اطاله ندارد و شاهد فراوان دارد هیچ کارش نمی شود کرد.
در تنهایی مواظب این شاهدین باشیم!
1-خدا شاهد است-1-
فَاِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهيدٌ عَلى ما يَفْعَلُونَ
] - يونس / 46[
»بازگشتشان به سوى ما است، سپس خداوند بر آنچه آنها انجام می دادند گواه است.
2-ملاییکه-3-
این فرشگان دو دسته هستند
مقربین مثل جبرییل و میکاییل و...
و فرشتگان دیگر
هر فرد دو فرشته روی شانه دارد که شاهد هستند و اعمال اورا کتابت می کنند.
كِتابٌ مَرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ
] - مطفّفين / 21 [
کتابى است نوشته شده، كه مقرّبان شاهد آن هستند.
دوّم) ملائكه هاى هستند كه براى حفظ ما از شرور انسى و جنّى و آفات، هميشه از ما مواظبت می کنند:
لَهُ مُعَقَّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ اَمْرِ اللَّهِ.
] - رعد / 11 [
»براى انسان مأمورانى است پى در پى، كه به فرمان خدا او را از پيش رو و از پشت سر پاسدارى می كنند.
سوّم) ملائكهاى كه "رقيب" و "عتيد" ناميده می شوند و براى نوشتن اعمال ما گمارده شده اند و در هر روز و شب تغيير می كنند:
ما يَلْفِظُ مِنْ قَولٍ اِلّا لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ.
] - ق / 18 [
3-پیامبر یا انبیاء-1-
انبياء الهى: همانطور كه جلودار امّت خود هستند در قيامت هم شاهد بر امّت خود خواهند بود:
وَ يَومَ نَبْعَثُ فى كُلِّ اُمَّةٍ شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهيداً عَلى هؤُلاءِ
] - نحل / 89 [
»روزى كه در هر امّتى گواهى از خودشان بر ايشان برمی انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار میدهيم.
البته که نبی هر امتی بر آن امت شاهد است و نبی اعظم اسلام بر همه انبیاء.
4-امامان-1-
امامان معصوم نيز در زمره شاهدان روز رستاخيز می باشند:
وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ اُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً
] - بقره / 143[
شما را نيز امّت ميانه اى قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است.
5-اعضاء بدن-7-
اعضا و جوارح و دل انسان نيز در عالم قيامت، جزء شاهدان است:
»يَومَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَيْديهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ.
] - نور / 24[
در آن روز زبانها و دستها و پاهايشان بر ضدّ آنها به اعمالى كه انجام می دادند، گواهى می دهد.
لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولاً.
] - اسراء / 36 [
از آنچه به آن آگاهى ندارى پيروى مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
-6-اعمال-1-
اعمال انسان هم شاهد براى انسان در روز جزاست:
وَ وَجَدُوا ما عَمِلوُا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ اَحَداً.
] - كهف / 49 [
»و آنچه را انجام داده اند حاضر يابند و پروردگار تو به هيچ كس ستم نمی كند.
7-ماهیت انسان-1-
اصول اعتقادى / شاهدان در قيامت،هويّت انسان از ديگر شاهدانى است كه در قيامت وجود خواهد داشت. اعمال خوب بر هويّت بشر اثر نهاده و او را به صورت انسان كاملى خواهد آورد، چنانكه اگر انسان در زمره فاجران يا منافقان و يا كافران باشداعمال دنيايی وى، او را بصورت حيوانی جلوه گر خواهدساخت و هويّت او كاشف از شقاوت او خواهد بود:
وَ كُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَومَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً إِقْرَءْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَومَ عَلَيْكَ حَسيباً
] - اسراء / 13 [
و هر انسانى، اعمالش را به گردنش آويخته ايم و روز قيامت كتابى براى او بيرون بياوريم كه آن را در برابر خود گشوده می بيند، (به او میگوييم) كتابت را بخوان، كافى است كه امروز، خود حسابگر خويش باشى.
8-جا و مکان حتی زمان عمل-2-
مكان اعمال نيز جزء شاهدان انسان در عالم آخرت، محسوب می شود مكانى كه انسان در آن عمل نيك يا پليد را انجام داده است، در روز جزا بر نفع يا بر ضرر وى شهادت خواهد داد:
»اِذا زُلْزِلَتِ الْاَرْضُ زِلْزالَها وَ اَخْرَجَتِ الْاَرْضُ اَثْقالَها وَ قالَ الْاِنْسانُ ما لَها يَومَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبارَها بِاَنَّ رَبَّكَ اَوحى لَها.
] - زلزال / 5 - 1[
هنگامى كه زمين شديداً به لرزه در آيد و زمين بارهاى سنگينش را خارج سازد، و انسان می گويد: زمين را چه می شود؟ در آن روز زمين تمام خبرهايش را بازگو می كند (همانگونه كه) پروردگارت به او وحى كرده است.
اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً
-[اسرا/14]
حال اگر فرد گنهكار با ديدن نامه عمل، به گناهان خود اعتراف نمود، در اين صورت خداوند حكيم بر اساس عدل و لطف خود دربارهي او تصميم گيرد ولي اگر درصدد انكار برآمد و خواست از همان شيوهاي كه در دنيا و در برابر محكمههاي دنيوي با انكار و خدعه خود را تبرئه ميكرد در محكمهي الهي نيز چنين فكر خامي در او راه يابد در اين صورت شاهدان الهي (پيامبران و فرشتگان) عليه او شهادت ميدهند و در صورتي كه گواهي آنان را نيز انكار نمايد اعضاي بدن او كه به وسيلهي آنها گناه را انجام داده است خود بر گناهان او گواهي ميدهند و دیگر هيچ راه فراري براي او نخواهد بود.
انسان خدعه گر همیشه در حال خدعه است پروردگار برای اینکه راه فرارش را ببند شاهدان را فرا می خواند و گر نه کسی که اهل نیرنگ نیست خودش کافی است و دیگر شهود را نیاز ندارد.
جایی که خداوند توانایی همه چیز را گرفته نیرنگ باز در چه فکری است.
خدا دارد به انسان حالی می کند هیچ عرصه ای را خالی برای هرکاری نبین.
اگر فقط ما برای هر عمل خود تفکر کنیم که چه خبر است اطراف مان و ما بی خبریم آنها می بینند و ما آنها را نمی بینیم آیا باز کار پلیدی انجام می دهیم؟
خیال نکنم اینقدر بی خیال باشیم!
کافی است کمی تعقل کنیم.
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : علي اكبري(آج)
|